نوشته شده در تاریخ 94/3/25 ساعت 10:42 ص توسط دکتر بالتازار
یا حی
یه بیمار اعصاب که آشنا بود نسخه اش رو داد و گفت : زود آماده میشه ؟
نسخه پیچ : آره . الان میدم خانوم دکتر ( نسخه پیچ ) نسخه رو سریع می پیچه .
آقا : پس من برم دم در یه سیگار بکشم .
نسخه پیچ : باشه .
گفتم : دم در نه . همه دودش میاد تو داروخونه .
نسخه پیچ : یکی هم که صداقت داره - راستشو میگه ... !!!
خانم : نسخه من کجاست ؟
نسخه پیچ : به نوبت میاد .
خانم : شیخه رو چرا راه انداختین ؟؟؟
نسخه پیچ : این آقا دیروز اومده بود نسخه اش نیاز به اصلاح داشت براش انجام دادم . کار مردمو باید راه انداخت . حالا شیخ باشه یا نه به ما ربطی نداره .
بیمار : دکتر ! میخوام برم تست آلرژی بدم . باید ناشتا باشم ؟
گفتم : نمی دونم .
نسخه پیچ : سوالای زیر دیپلم باید از تو بپرسن دکتر !
94/3/19
سلام .. منتظر حضور و نظرتون هستم ..
+ -
هما بانو
بیمار یه معرفی نامه از پزشک معالجش داشت برای دکتر @ ( پزشک کلیه ) .
اسم پزشک واضح نبود .
نشونم داد و گفت : دکتر ! اینجا چی نوشته ؟
براش خوندم .
جوان : خط میخی حساب میشه اینا ؟؟؟
جوان : این کلسیم رو نمیخوام . یه کلسیمی بدین که سازگاره !!!
نسخه پیچ : از کدوم شرکته ؟
جوان : نمی دونم . فقط سازگار باشه !!!
نسخه پیچ : کلسیم که سازگار و ناسازگار نداره . اگه اینطور بود ناسازگار رو نه کسی تولید می کرد نه کسی مصرف می کرد .
جوان : برای عفونت شدید زنانه چه دارویی پیشنهاد می کنین ؟!!
گفتم : پزشک زنان باید معاینه کنه .
جوان : شما هیچ دارویی پیشنهاد نمی کنین ؟
نسخه پیچ : دکتر ! معده ام عجیب داره می سوزه . شربت معده باز هم نداریم بخورم !!!
گفتم : تو یخچال نبود ؟
گفت : نگاه کردم نبود . ( کوزه گر از کوزه شکسته ... )